-
روز معلم...
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 16:08
اگر یک سال ثمر خواستی گندم بکار و اگر دو سال خواستی درخت بکار و اگر صد سال ثمر خواستی مردم را تربیت کن.
-
بهارانه...
یکشنبه 4 فروردینماه سال 1392 22:05
زمان می گذرد و در آغاز سال می دانیم چقدر حرف های قشنگ برای گفتن در زبان داریم؛ حرفهایی که می تواند راهی به سوی عشق باشد؛ حرف های قشنگی که در کوچه باغ های سبز زندگی جاری اند؛ و هر آن دم که امید لحظه ی وصال می رسد، در می یابیم که انتظار چه زیباست...
-
شکر گذار باشید
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1391 22:01
گاهی در همان جایی که هستید مدتی متوقف می گردید چون خدا می داند آنجایی که قرار است بروید طوفانی برپاست. پس شکر گذار باشید.
-
انتخاب با تو!
شنبه 5 اسفندماه سال 1391 22:24
زمانی که از تلاش کردن خسته شدی، به دو چیز بیاندیش : *آنهایی که منتظر شکست تو هستند تا به تو بخندند *آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند تا با تو بخندند
-
...
چهارشنبه 20 دیماه سال 1391 21:42
از پل نامردان عبور نکن بگذار تو راآب ببرد! از ترس شیر به روباه پناه نبر بگذار شیر تو را بخورد! ببر باش و درنده، ولی از کنار آهوی بی پناه به آرامی گذر کن! (کوروش کبیر)
-
دلتنگی...
جمعه 1 دیماه سال 1391 14:03
وقتی دلتنگیهات زیاد میشن دیگه دلیل هیچ کدومشون یادت نمیاد. وقتی دلت رو فشار میدن از جاتنگی نمیدونی کدومشون رو باید در بیاری تا جا باز بشه؟ وقتی نمیدونی که اگه این قهوه ی تلخ را بذاری زمین و یه شربت شیرین بخوری حالت بهتر میشه ؟ یا برعکس اگه تا ته تلخی قهوه ات را فرو بد ی بهتر میشی؟ یعنی اونوقته که دیگه زندیگیت دست خودت...
-
بگو که دوستم داری...
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 21:04
آدمها می خواهند بدانند که دوست داشته می شوند و قدرشان دانسته می شود. پس حتما" به عزیزانتان بگویید که دوستشان دارید. شاید هرگز متوجه نشوید که چقدر نیاز به شنیدنش دارند.
-
به ادم ها نخند....
دوشنبه 3 مهرماه سال 1391 01:46
هرگز به آدم ها نخند !! به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند ! به پسرکی که آدامس می فروشدو تو هرگز نمی خری ، نخند ! به دبیری که دست و عینکش گچیست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند ! به رفتگری که در گرمای تیر ماهکلاه پشمی به سردارد... به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در...
-
لبخند فراموش نشود...
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 19:24
دخترکوچکی هرروز صبح پیاده به مدرسه می رفت وبرمی گشت. بااینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود وآسمان ابری بود دختربچه طبق معمول همیشه پیاده به سوی مدرسه راه افتاد. بعدازظهرکه هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان ورعدوبرق شدیدی درگرفت مادر کودک نگران شده بود که مبادا دخترش درراه بازگشت ازطوفان بترسد یااینکه رعدوبرق بلایی سراو...
-
مواظب جان کنار دستیتان باشید...
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 23:56
اگر این متن راقبلاً خوا . نده اید،لطفاً باز هم بخوانید . چهارمین نشانه سکته نیز مشخص شد: زبان هیچ گاه این سه حرف را فراموش نکنید: لحد نشانه های سکته: فریدون در جشن کباب پزی سکندری خورد و به زمین افتاد. اما به دوستانش که پیشنهاد کردند به اورژانس زنگ بزنند گفت حالش خوب است و فقط به خاطر اینکه به کفش های جدیدش عادت ندارد...
-
ماوراء
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 20:16
آسمانی باشید، مردمان دنیا ،در زمین خبری نیست...
-
زندگی.....
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 22:12
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را،خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است،که نخواهد آمد تو نه در دیروزی ، ونه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست
-
کودک چه می خواهد...
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 11:10
پیام کودک:.............. بگذارید تا می توانم بازی کنم که فردا ... با من بازی می کنند بگذارید بچه بمانم...
-
کمی تامل کنیم...
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1391 23:51
وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب میدیدم. یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او میگفتم که در ذهنم چه میگذرد. من طلاق میخواستم. به آرامی موضوع را...
-
همینجوری...
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 09:53
گرچه آلوده دنیای غریبم اما سینه ای پاک به پهنای صداقت دارم دل من عاطفه را می فهمد به خودم میبالم باکسی سبز تر از عشق رفاقت دارم...
-
معلم امید
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 20:25
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA باز هم کلاس درس خاطرم پر شد از صدای گام او باز هم ک تاب را گشود و گف ت: «ابتدای کارمان به نام او.» درس را ،چنان که چشمه ای زلال در کویر ذهنمان روانه کرد گفت و گفت وخواند و شرح داد تا که شاخه ی سئوالمان جوانه کرد: -« آسمان شهرمان چرا گرفته است؟ سفره ها چرا رفیق نان نمانده...
-
قند 1
سهشنبه 29 فروردینماه سال 1391 21:16
می دانید : رمز شادمانی،بخشندگی است
-
شعری از دوست خوبم فروغ
پنجشنبه 3 فروردینماه سال 1391 17:57
چشم های تو چشم های تو مسافرند درمسیرصبح با گونه هایم می رقصند خانه ی شب را می پوشند وبا من در خیابانهای دور و ظهری ناپیدا نان می خورند چشم های تو اینگونه اند: کاونده مهربان و دوست داشتنی
-
سال نو مبارک
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 12:28
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش، اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام ******** سال نو مبارک ********
-
تبریک
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 18:02
خانم امینه دریانوردشاعر جوان جزیره رتبه برتر ترانه را در ششمین جشنواره بین اللمللی شعر فجر کسب کرد.این موفقیت را به ایشان و همه مردم ادب دوست جزیره تبریک می گویم.
-
راه دل
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1390 10:03
آموزگاری بیش بزرگی رفت و گفت:من در ارائه مطالب به دانش آموزان از روش های متفاوتی استفاده کرده ام اما درصد موفقیت من بسیار کم است. آن شخص بزرگ به او گفت: تو می خواهی مطالب را به ذهن آنها بسباری؛ در نتیجه موفق نمی شوی. این بار از دل هایشان وارد شو که راه ورود به آن کلام خوش است.
-
کار ما نمایش قابلیتهای ماست.(گوته)
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1390 10:06