از جنس دریا...

طبیب به من می گوید:«قلبت سرجایش نیست»

از جنس دریا...

طبیب به من می گوید:«قلبت سرجایش نیست»

شعری از دوست خوبم فروغ

چشم های تو مسافرند

درمسیرصبح با گونه هایم می رقصند

خانه ی شب را می پوشند

وبا من در خیابانهای دور

و

ظهری ناپیدا نان می خورند

چشم های تو اینگونه اند:

کاونده

مهربان

و  دوست داشتنی

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلا پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ

آدم برفی خوبی وب نزدیک به جالبی داری چشم نخوریبی سواد عکس بچه ها کوموفق باشی البته اگه تا حالا یخ نزده باشی چقدر پز برفشونو می داد مردم جماعت!!!

happy یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:07 ب.ظ

سلام...
بچه‌دار شدن تصمیم خطیری‌ست. با این تصمیم می‌گذارید که قلب‌تان تا ابد جایی در بیرون و دوروبر تن‌تان به سر برد.
الیزابت استون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد