از جنس دریا...

طبیب به من می گوید:«قلبت سرجایش نیست»

از جنس دریا...

طبیب به من می گوید:«قلبت سرجایش نیست»

به ادم ها نخند....

هرگز به آدم ها نخند !!
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشدو تو هرگز نمی خری ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچیست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !


به رفتگری که در گرمای تیر ماهکلاه پشمی به سردارد...


به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار میزند...
.
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...

به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...


آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...


بار می برند...بیخوابی می کشند...


کهنه می پوشند...جار می زنند...


سرما وگرما رو تحمل می کنند...


وگاهی خجالت هم می کشند..خیلی ساده...


نخند دوست من!!!! هرگز به آدم ها نخند...

نظرات 1 + ارسال نظر
قلمداد چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ب.ظ http://1roozekhoob.blogfa.com

شادم تصور میکنی وقتی ندادنی
لبخند های شادی و غم فرق دارند
--
درود .. خوشحالم که یه درد مشترک دیگه پیدا کردم و ناراحت...

اگر جایی که ایستاده اید را نمی پسندید ،عوضش کنید. شما درخت نیستید...
ممنون از شما...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد