از جنس دریا...

طبیب به من می گوید:«قلبت سرجایش نیست»

از جنس دریا...

طبیب به من می گوید:«قلبت سرجایش نیست»

به ادم ها نخند....

هرگز به آدم ها نخند !!
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشدو تو هرگز نمی خری ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچیست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !


به رفتگری که در گرمای تیر ماهکلاه پشمی به سردارد...


به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار میزند...
.
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
ادامه مطلب ...